ساده ترین هدف در هر زمینه ای، برای موفقیت است. فقط داشتن هدف برای موفقیت کافی نیست. شما باید اهداف را کاملاً تعریف کنید و تعیین کنید که موفقیت کوتاه مدت، میان مدت و یا بلندمدت است. اکثر افراد برای نتیجه گیری بهتر و رسیدن به هدف از مدل SMART استفاده می کنند که شامل: مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان بندی شده است. اینها ویژگی های خاصی هستند که در هدف گذاری موفق مورد استفاده قرار می گیرند.
مشخص بودن پایه و اساس هر هدفی است، زیرا اگر ندانید نقطه پایانی هدف شما کجاست، نمی دانید چگونه به آن برسید و موفق شوید. برای این کار یک هدف باید به خوبی مشخص و به خوبی تعریف شده باشد، بر روی آن متمرکز باشد و بعد برای رسیدن به آن تلاش کنید.
برای رسیدن به هر هدفی یک اقدام خاص تعریف می شود، اما اقدامات بسیار دیگری نیز وجود دارند که همه ضروری هستند. این اقدامات تبدیل به یک برنامه ریزی خوب می شوند و به شما اطلاع می دهد که در طول مسیر چگونه حرکت کنید.
ماهیت اهداف باید قابل اندازه گیری باشند، این موضوع به این واقعیت اشاره دارد که به خاطر داشته باشید هر هدفی نتیجه گرا نیست. این یک شاخص پیشرو موفقیت در نظر گرفته می شود، که به شما بینشی در مورد تلاش هایتان داشته باشید، باید یک معیار در نظر بگیرید و طبق آن ببینید که چقد به هدفی که دارید نزدیک شده اید و چیزی که می خواستید به آن برسید انجام شده یا خیر.
شما همیشه آن را می شنوید، "من می خواهم در کنکور رتبه بالایی کسب کنم." این ممکن است بسته به موقعیت یک هدف دست یافتنی باشد یا نباشد. به اهداف نگاه کنید و تعیین کنید که آیا آنها بلند مدت هستند یا خیر. در حالی که می خواهید خودتان را به چالش بکشید، تعیین اهداف بزرگ ممکن است با شکست مواجه شود و روحیه شما را تضعیف کند.
پس باید اهدافی که انتخاب می کنید واقع بینانه باشند و از حد توانتان خارج نشود. به عنوان مثال: اگر در کنکور سال پیش شرکت کرده اید و رتبه شما خیلی بالا بوده، تعیین اینکه امسال باید جز رتبه های تک رقمی باشید خیلی زیاد است.
اهداف خودسرانه و نامرتبط به کسی کمک نمی کند. اگر در حال تعیین اهداف شخصی خود هستید، مطمئن شوید که آن هدف کاملا با برنامه شما مرتبط باشد. به عنوان مثال: کسی که می خواهد در کنکور رشته حسابداری شرکت کند، باید اطلاعات و کتاب هایی را که مربوز به رشته دیگری است را کنار بگذارد و اطلاعات رشته مورد نظر خود را دریافت و جمع آوری کند.
بدانید چه زمانی ارزیابی خواهید کرد، که آیا هدف به دست آمده است یا خیر. اگر تاریخ مشخصی را برای بررسی تعیین نکنید، ممکن است هدف هرگز محقق نشود زیرا همه تلاش شما برای رسیدن به آن هدف می باشد. همچنین عاقلانه است که اهداف را در بخش های کوچکتر مرور کنید، برای بررسی پیشرفت، هدف مورد نظر را به صورت یک هدف سالانه یا هفتگی آماده و برنامه ریزی کنید تا تاریخ رسیدن به آن مشخص باشد.
اهداف کوتاهمدت و میانمدتی را تعیین کنید که شما را به سمت آن سوق دهد و به دنبال آن گامهای عملی مشخصی که میتوانید همین الان برای پیشبرد آن بردارید، انجام دهید. مثال: می خواهید در کنکر سراسری رتبه خوبی کسب کنید و برنامه خود را به صورت یک ساله چیده اید، در این میان باید از تست ها و آزمون های هفتگی و ماهانه غافل نشوید و آن ها را انجام دهید.
نکته: پنج اصل مهم برای رسیدن به اهداف و موفقیت شامل: تمرکز، قدرت، موفقیت، خرد و مسئولیتپذیری می باشد. این موارد مهم را همیشه به خاطر بسپارید، این ها به عنوان پنج کلید اصلی برای دستیابی به هر هدفی هستند.
اهداف شما باید واقع بینانه و متناسب با قابلیت های فعلی شما باشد. گام های کوچک و پیش رونده به سمت اهداف معقول و بلند مدت برای موفقیت بسیار مهم است. اما در این میان، هدف شما باید شما را وادار کند تا خود را فراتر از جایی که هستید گسترش دهید. در غیر این صورت هدف و برنامه ریزی برای شما دشوار و خسته کننده می شود که در نهایت آن را رها خواهید کرد.
وقتی هدف خود را مشخص می کنید و برای رسیدن به آن تلاش می کنید، اگر احساس می کنید که ایراد دارد و یا می توانید بیشتر یا کمتر از آن را انجام دهید، آن را ویرایش و به روز کنید. وقتی این کار را می کنید، از آن لذت می برید و اشتیاق شما برای ادامه بیشتر می شود.